به یادت بودن و ماندن، شده این کار هر روزم
ببین تا آخر عمرم، به اندوه تو می سوزم
شده تقدیر من دیگر، جدایی تا شب مرگم
در این تنهایی دلگیر، خدا هم بوده دلسوزم
ببین هر شب ز تنهایی، برای مرهم دردم
به آن تصویر زیبایت،دوباره چشم می دوزم
به رویا یا که بیداری، به یاد آن غم تلخم
هنوزم در دل تنگم، از آن رفتن جگرسوزم
تو رفتی پیش معبودم، ولی اینرا بدان ای عشق
به یادت بودن و ماندن، شده این کار هر روزم
محمدصادق رزمی