عشق یعنی نگاه زیبایش، غم یک عصر جمعه ات باشد
یا دوباره دیدن چشمش، صبح یک روز شنبه ات باشد
عشق یعنی فراق و دلتنگی، ظهر یکشنبه ها به هر لحظه
خانه یا اداره باشی تو ، هر کجا سهم و بهره ات باشد
عشق یعنی دوشنبه ها گاهی، کافه رفتن کنار معشوقت
فال آن دو چشم زیبایش، ته فنجان قهوه ات باشد
عشق یعنی که ساحل دریا، در غروب سه شنبه ها با او
درکنارت به ساحل دریا،سر او روی شانه ات باشد
چهارشنبه ها و درس و دانشگاه، جزوه های درس ِدلتنگی
عشق یعنی نوشتن نامش، نقش خودکار جزوه ات باشد
عصر پنجشنبه می رسد یعنی، خاطرات گذشته ها با او
می روی به دیدن خاکش، تا که مرهمی به غصه ات باشد
محمدصادق رزمی